با این همه کارهای غیراسلامی که توسط
مسئولین و مذهبیون صاحب مقام در کشور صورت میپذیرد باز باید توقع داشت
که مردم به حکومت اسلامی امیدوار باشند؟ آیا فساد در دستگاه حکومتی موج
نمیزند؟ آیا افسردگی در بین مردم و خصوصا جوانان به وجود نیامده است؟
آیا عدهای از آقایون اسلام را وسیلهای برای رسیدن به خواستههایشان
قرار ندادهاند؟ آیا اقتصاد ما اسلامی است؟ نوع پوششها اسلامی است؟
نمیشود کلاً سیاهنمایی
کرد، هنوز مسئولین خوب، متعهد، مذهبی و دلسوز در هر رده و منصبی
بسیارند و کار میکنند و خوب هم کار میکنند. قطعاً استقلال مملکت و
رشدی که ایجاد شده [کم یا زیاد]، از تعهد، تخصص و کار آنان است و نه
نتیجه تنبلی، خیانت و زراندوزی برخی دیگر.
اما این آقایان (مورد نظر در سؤال) هیچ کدام از آسمان به زمین نیامدهاند
و هیچ یک نیز فطرتاً و مادرزاد مسئول نبودهاند، بلکه خودمان انتخاب
کردهایم. پس اگر انتخاب اصلح ننمودیم، یا دانش و بینش و میل ما همین
ما بوده است، و یا فریب خوردهایم، که باز نشان از بیبصیرتی و کَیّس
نبودن خود ماست. و در واقع به قول شاعر: "از ماست که بر ماست".
فساد در دستگاهها نیز همینطور است، سران نظام را مردم انتخاب میکنند
و بدنهی نظام نیز همین مردم هستند. چه خوب باشند و چه بد. اگر وجود
مبارک امیرالمؤمنین یا امام حسن و امام حسین علیهمالسلام نیز در رأس
نظام باشند، ولی مردم رو به معاویه و یزید کنند، نمیتوانند آن معصومین
و یاران صدیق آنها و امّت وفادار به آنها را مقصر بخوانند.
الف – بله، بسیاری از مسئولین به ظاهر مذهبی و یا اساساً غیر مذهبی،
دین یا بیدینی خودشان را ابزاری برای ارتزاق خود قرار داده، میدهند
و خواهند داد. البته تردیدی نیست که هر کس از دین سوء استفاده نماید،
یقیناً "بی دین" است و یا دست کم ضعف ایمان و اخلاق دارد. و آن که رسماً،
علناً و عملاً بی دین است نیز که بی دین است، حالا اینجا گناه دین،
دینداران و حکومت اسلامی چیست؟
ب – اگر نمازخوانی شراب نوشید، یا زنا کرد یا حتی حضرت علی و امام حسن
و امام حسین علیهمالسلام را به شهادت رساند، باید آنها را خارج از
اسلام قلمداد نمود و یا اسلام را تخطئه کرد و دیگر نماز هم نخواند؟ این
یک حقه است که بیدینها در پوشش دین درآیند و فساد کنند، بعد دین و
دینداری را محکوم کنند!
اگر ظالمی لباس قضاوت پوشید و یا سارقی لباس پلیس پوشید، قوه قضاییه و
نیروی انتظامی را تخطئه و تعطیل میکنند، یا با حواس جمع و بصیرت و
حضور سالم در میدان، آنها را شناسایی کرده و کنار میزنند؟
ج – دقت کنیم که اسلام، حکومت اسلامی، نظام اسلامی، جمهوری اسلامی،
صاعقه نیست که تا اسمش آمد، همه چیز اسلامی شود، بلکه باید رسمش بیاید.
پس یک حرکتی است به سمت "شدن". حالا در یک برههای با سرعت جلو میرود،
در یک برههای از سرعت آن کاسته میشود و حتی ممکن است در برههای از
صد متر که جلو رفته، بیست متر نیز عقب بیاید. این دیگر به خواست، اراده
و بصیرت مردم نیز به همت و عملکرد آنان بستگی دارد.
د – رشوه دهنده، به دیوار یا رباط رشوه نمیدهد، به یک موجود فضایی به
نام "مسئول" رشوه نمیدهد، بلکه به یک انسانی رشوه میدهد که از خود
ماست، پدر، پسر، عمو یا دایی خود ماست، همسایه خود ماست. رشوه گیرنده
نیز از دیوار رشوه نمیگیرد، بلکه از به اصطلاح ارباب رجوعی رشوه میگیرد
که برای راه افتادن کارش حاضر است رشوه دهد، او هم از خود ماست. لذا
فرمود: "راشی و مراشی"، یعنی رشوه دهنده و گیرنده، هر دو در جهنم هستند.
ﻫ – و اما افسردگی – هر چند که به طور کلی زندگی ماشینی، دور شدن از
فرهنگهای دینی و ملی، به جنگ کشیدن تمام دنیا توسط امریکا و انگلیس (صهیونیسم
بینالملل)، بالتبع بحران اقتصادی سراسری و ...، سبب افزایش میزان
افسردگی در سرتاسر جهان شده است و آمار و ارقام نشان میدهد که این
میزان در کشورهای پیشرفته و مرفه، به مراتب بیشتر است. اما به نظر میرسد
واژهی "افسردگی" و میزان آن در ایران، بیشتر از میزان واقعیاش، یک
جوّ و تاکتیک در جنگ روانی و تبلیغاتی است. حتی اگر به یک آدم شاد و با
نشاط و با انگیزه، مکرر و مستمر بگویید: "تو افسرده شدهای"، خود به
خود افسرده میشود.
و – حالا اگر نوع نگاه تغییر یابد، نه این که خوشبینی بیدلیل و سادهانگاری
باشد، بلکه سعی شود، نقاط ضعف و قوت - رشد یا رکود یا حتی عقبگرد و
بررسی علل آن – میزان و تناسب ریزش و خیزش – میزان و تناسب انگیزه، شور،
نشاط و امید، با ناامیدی و افسردگی و ...، باهم دیده شود، نتیجهی
دیگری حاصل میگردد.
این نتیجه، در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی تودهی مردم، به خوبی
دیده میشود، هر چند که مشکلات بسیار است و در خصوص حکومت اسلامی که
سؤال شد، این انگیزه و نشاط و خوشبینی، خود را حضورهای جمعی، مثل
انواع و اقسام انتخاباتها، جشنهای ملی مانند 22 بهمن، تظاهرات انگیزهای
و اعتقادی و سیاسی مانند روز قدس، یا مراسم عبادی چون: شبهای قدر یا
اعتکاف نوجوانان و جوانان و ...، به خوبی نشان میدهد.
نکته:
دقت کنیم که در تمامی کشورها، مشکلات و نارضایتیها و بحرانهای
اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی وجود دارد. حتی گاهی مردمان
نارضایتی خود را در قالب اعتراضات آرام یا نا آرام نشان میدهند، چنان
چه حتی در کشورهای اروپایی (فرانسه، آلمان، ایتالیا، انگلیس و ...) و
امریکا، سالانه چندین تحصن، دست کشیدن از کار یا تظاهرات اصناف و اقشار
صورت میگیرد و اغلب نیز به خشونت کشیده میشود. اما جالب است که در آن
کشورها، نارضایتی از اوضاع حاکم، به مثابهی نارضایتی از اصل نظام
سیاسی آنها نمیباشد، اما نوبت به جمهوری اسلامی ایران که برسد، میگویند:
پیاز گران شد، پس مردم نظام را نمیخواهند – بدحجابی زیاد شد، پس معلوم
شد مردم اسلام را نمیخواهند – کلاهبرداری شد، پس کل نظام دیگر فاسد
شده است و باید اساس و شاکله نظام متغیر گردد و ...! پس باید بصیر
باشیم.
x-shobhe |